نفر جدیدی آمده بود و دم در ورودی می نشست و خیلی مودب بود. امروز صبح بجایش سرایدار نشسته بود. فهمیدم که در اتوبان ماشینی به او زده و فرار کرده. حالش وخیم است و در بیمارستان است. یک فرزند دو ماهه داشته است. جزء نیروهای جدید بوده که بیمه هم نبوده. به حرف آسان است ولی اتفاق ناگواری است که بسیار انسان را ناراحت میکند.